فهرست مطالب

علوم کشاورزی و منابع طبیعی - سال دهم شماره 4 (پیاپی 40، زمستان 1382)

نشریه علوم کشاورزی و منابع طبیعی
سال دهم شماره 4 (پیاپی 40، زمستان 1382)

  • 190 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1382/11/15
  • تعداد عناوین: 18
|
  • علوم کشاورزی
  • محمدحسین قربانی، ابراهیم زینلی، افشین سلطانی، سرالله گالشی صفحه 5
    تاثیر تنش شوری بر رشد و عملکرد دو رقم گندم زاگرس و تجن با چهار سطح شوری 1.7، 4.7، 8.7 و 14.5 دسی زیمنس برمتر مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. در مرحله گلدهی سطح و وزن خشک برگ و ماده خشک کل بوته ها در گلدان اندازه گیری شد. در مرحله رسیدگی، متغیرهای رویشی و زایشی ارزیابی شدند. سطح و وزن خشک برگ و کل ماده خشک در گلدان در زمان گلدهی در تیمار شوری 8.7 دسی زیمنس برمتر در هر دو رقم کاهش یافت، ولی این کاهش در رقم تجن معنی دار نبود. در مرحله رسیدگی در تنش های 8.7 و 14.5 دسی زیمنس برمتر، تعداد ساقه، وزن خشک ساقه و برگ، تعداد سنبله و وزن خشک آن و کل ماده خشک در گلدان در هر دو رقم کاهش معنی داری یافت. در هر دو رقم کاهش وزن هزار دانه فقط در تنش 14.5 دسی زیمنس برمتر معنی دار بود. تعداد سنبلچه در سنبله در هر دو رقم با افزایش شوری کاهش یافت. با افزایش شوری تعداد دانه در سنبله در رقم تجن افزایش و در زاگرس کاهش یافت ولی از نظر آماری اختلاف بین تیمارها در هر دو رقم معنی دار نبود. تعداد دانه در سنبلچه در رقم تجن با افزایش تنش افزایش یافت، ولی در زاگرس بیشترین تعداد دانه در سنبلچه در تیمار 4.7 دسی زیمنس برمتر مشاهده شد. عملکرد دانه در رقم زاگرس در شوری های 8.7 و 14.5 و در تجن در 14.5 دسی زیمنس بر متر، نسبت به شاهد بطور معنی داری کاهش یافت. با این حال میانگین عملکرد در سطوح شوری 4.7، 8.7 و 14.5 دسی زیمنس برمتر در زاگرس 46 درصد بیشتر از تجن بود.
    کلیدواژگان: گندم، تنش شوری، رشد، عملکرد، اجزای عملکرد
  • پریسا طاهری، بهروز جعفرپور، ماهرخ فلاحتی رستگار صفحه 15
    در بهار و تابستان سال 1380 نمونه برداری های متوالی از بوته های کدوی دارای علائم موزائیک، بدشکلی، شکستگی رنگ برگ و میوه و تاولی شدن میوه در مراحل مختلف رشد بوته های کدو در استان خراسان به منظور شناسایی ویروس موزاییک هندوانه تیپ 1 و ویروس موزاییک هندوانه تیپ 2 به عمل آمد. برای شناسایی عامل این ویروسها از روش سرولوژیکی DAS-ELISA استفاده شد و نهایتا در گیاهان بیمار با علایم مذکور، ویروس موزائیک هندوانه تیپ 1(WMV-1) و ویروس موزائیک هندوانه تیپ 2 (WMV-2) تشخیص داده شد. برای تعیین پراکنش ویروس مذکور، نمونه برداری به طور تصادفی در مزارع کدو انجام شد و در این مورد نیز از روش سرولوژیکی DAS-ELISA استفاده گردید و از 500 نمونه جمع آوری شده، 98 نمونه آلوده به WMV-1 و 134 نمونه دارای آلودگی به WMV-2 بودند. تعدادی از نمونه ها دارای آلودگی مشترک به ویروسهای WMV-1 وWMV-2 بودند که این مورد نشان می دهد ویروسهای مذکور یکدیگر را حفاظت تقاطعی نمی نمایند. در بررسی دامنه میزبانی این ویروسها، WMV-2 نسبت به WMV-1 دارای دامنه میزبانی وسیعتری بود. همچنین در این پژوهش، خالص سازی WMV-2 انجام شد و جهت تایید خالص سازی از روش های اسپکتروفتومتری و الکتروفورز پروتئین پوششی استفاده شد و نهایتا وزن مولکولی پروتئین پوششی WMV-2 برابر با 34047 دالتون تعیین گردید.
    کلیدواژگان: ویروس موزاییک هندوانه تیپ 1، ویروس موزاییک هندوانه تیپ 2، کدوییان، کدو مسمایی، خراسان
  • شاهرخ جهان بین، زین العابدین طهماسبی سروستانی، سید علی محمد مدرس ثانوی، قاسم کریم زاده صفحه 25
    به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر عملکرد دانه، برخی از اجزای عملکرد و شاخص های مقاومت پنج ژنوتیپ جولخت (Hordeum vulgare L.) در سال زراعی 80-1379 در مزرعه تحقیقاتی چم خانی واقع در 15 کیلومتری جنوب غربی یاسوج آزمایشی به صورت کرت های خرد شده با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار به اجرا در آمد. کرت های اصلی شامل تنش خشکی در چهار سطح شامل تنش خشکی بعد از مرحله پنجه زنی(مرحله 23 زادوکس)، تنش خشکی بعد از مرحله ساقه رفتن (مرحله 33 زادوکس)، تنش خشکی بعد از مرحله گرده افشانی (مرحله 65 زادوکس) و عدم تنش خشکی در همه مراحل نمو گیاه بود و برای ایجاد تنش خشکی، آبیاری متوقف گردید. کرت های فرعی آزمایش شامل پنج ژنوتیپ جولخت به شماره های کلکسیون بین المللی FICC1725,FICC1571,FICC1570,FICC0963 وFICC2712 بود. نتایج حاصل نشان داد با وجود آنکه اثر تیمارهای آبیاری بر روی کل ماده خشک، عملکرد و اجزای عملکرد گیاه در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بود، در شرایط مزرعه ای تنش بعد از مرحله گلدهی کاهش معنی داری در میزان عملکرد دانه دربر نداشت. همچنین در تیمار تنش خشکی بعد از مرحله پنجه زنی میانگین عملکرد دانه ژنوتیپ های مورد آزمایش 224 گرم بر مترمربع بود، در صورتی که با قطع آبیاری بعد ازمرحله ساقه رفتن عملکرد دانه بیشتری (312 گرم برمترمربع) بدست آمد. براساس شاخص تحمل به تنش، ژنوتیپ FICC2712 از پایداری عملکرد بالاتری برخوردار بود.
    کلیدواژگان: جولخت، تنش خشکی، ژئوتیپ، عملکرد و اجزای عملرکد دانه
  • علیرضا کیانی، مهدی کلاته عربی صفحه 35
    اثر کیفیت آب آبیاری بر روی عملکرد جو در یک آزمایش مزرعه ای و خاک سیلتی مورد مطالعه قرار گرفت. این طرح در محدوده سد وشمگیر استان گلستان و در زمینی که دارای زهکش زیرزمینی می باشد طی سالهای 1377-1375 به اجرا در آمد. تیمار آبیاری با سه سطح شوری 0.76، 5 و10 دسی زیمنس بر متر و هشت ژنوتیپ مختلف جو با استفاده از طرح کرتهای نواری در چهار تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که استفاده از آب شور نسبت به آب غیرشور عملکرد جو را به اندازه 11 درصد کاهش داده است. بالاترین و پایین ترین میانگین عملکرد جو به ترتیب مربوط به تیمار غیرشور (0.76 دسی زیمنس بر متر)، 4288 و تیمار شور(10 دسی زیمنس بر متر)، 3830 کیلوگرم در هکتار بدست آمده است. تجزیه نمونه های خاک طی دو سال آزمایش نشان داد که در تیمار شور (10دسی زیمنس بر متر)شوری عصاره اشباع خاک در عمق 30-0 سانتی متری از 1.4 در شروع آزمایش به 5.3 و در عمق 60-30 سانتی متری از 2.4 در شروع آزمایش به 3 دسی زیمنس بر متر در انتهای آزمایش رسیده است.
    کلیدواژگان: آب شور، آبیاری تکمیلی، جو، گلستان
  • فرخنده امتی، عباس شریفی تهرانی، مجتبی محمدی، قربانعلی حجارود، جواد زاد صفحه 45
    در این تحقیق قارچ عامل بیماری از طوقه های پوسیده فلفل جداسازی و Phytophthora capsiciتشخیص داده شد. در مجموع 151 جدایه باکتریایی از ریزوسفر گیاهان مختلف جدا شد که 37 جدایه متعلق به باکتری های گرم مثبت و سودوموناسهای فلورسانت با استفاده از روش کشت متقابل توانایی آنتاگونیستی علیه قارچ P.capsici نشان دادند. از میان جدایه های آنتاگونیست 6جدایه با بیشترین تاثیر روی قارچ P.capsici جهت مطالعات بعدی انتخاب شد. براساس آزمونهای بیوشیمیایی، فیزیولوژیکی و مرفولوژیکی، جدایه های 1083 و Pseudomonas fluorescens،D و جدایه های 1061،2001،BS و Bacillus subtilis،703 تشخیص داده شدند. دو جدایه 1083 و D توانستند از طریق تولید آنتی بیوتیک و متابولیتهای فرار، از رشد میسلیوم قارچ P.capsici در شرایط آزمایشگاه جلوگیری نمایند. جدایه 1083 روی محیط کینگ ب (KB) حاوی 25 میکرومول کلرید آهن تولید سیدروفور نمود و از رشد قارچ Geotrichum candidum ممانعت نمود در حالیکه جدایه D در هیچیک از غلظت های کلرید آهن نتوانست تولید سیدروفور کند. در آزمایش اثر متابولیتهای مایع جدایه های B.subtilis روی قارچ P.capsici جدایه های BS و2001 بیشترین و جدایه 1061 کمترین تاثیر ر ادر جلوگیری از رشد میسلیوم قارچ فوق داشتند. متابولیتهای فرار کلیه جدایه های B.subtilis از رشد میسلیوم قارچ P.capsici ممانعت به عمل آوردند و میزان بازدارندگی هر یک از جدایه ها تحت تآثیر محیط کشت مورد استفاده بود. در آزمایش بررسی تولید سیانید هیدروژن (HCN) توسط جدایه های آنتاگونیست، تنها جدایه های P.fluorescens توانایی تولید سیانید هیدروژن را داشتند. در مجموع باکتری های آنتاگونیست بخصوص جدایه های B.subtilis از کارایی موثری در جلوگیری از رشد میسلیوم قارچ عامل بیماری در محیط کشت برخوردار بودند.
    کلیدواژگان: فلفل، بوته میری فیتوفترایی فلفل، باکتریهای آنتاگونیست
  • محمدرضا چایی چی، مینا رستم زا، کمال سادات اسمعیلان صفحه 55
    از کلکسیون طرح حبوبات دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران 5 لاین نخود سیاه تحت 5 رژیم آبیاری قرار گرفتند تا واکنش آنها نسبت به شیب کاهش رطوبت در دوره رشد زایشی مورد بررسی قرار گیرد. رژیم های آبیاری با شیب کاهشی 5، 10، 15 و 20 درصد نسبت به شاهد (حفظ رطوبت در حد ظرفیت مزرعه) در دوره دو هفته ای از آغاز گلدهی تا پایان رشد فیزیولوژیک اعمال گردید. تیمارهای آزمایشی بصورت کرتهای خرد شده و در قالب بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار با هم مقایسه شدند. رژیم های مختلف آبیاری در کرتهای اصلی و لاین های نخودسیاه به شماره های 4488، 4283، 4348، 5132 و 5436 که در آزمایشهای قبلی به عنوان لاین های امیدبخش از میان 362 لاین مورد بررسی انتخاب شده بودند در کرتهای فرعی قرار گرفتند. لاین های مختلف نخود سیاه نسبت به کاهش رطوبت از دوره آغاز گلدهی تا پایان رشد فیزیولوژیک واکنش های متفاوتی نشان دادند. به طور میانگین به لحاظ تولید زیست توده و عملکرد بذر در بوته، به ترتیب لاین های 4283 و 4488 بیشترین تولید را در میان سایر لاینها داشتند. لاین 4283 نسبت به شیب کاهش مقدار آبیاری حساسیت بیشتری را نسبت به سایر لاینها نشان داد در حالیکه لاین 4488 به لحاظ ثبات در تولید زیست توده و بذر در سطوح مختلف آبیاری نسبت به سایر لاینها برتری داشت. صفات تعداد غلاف و بذر در بوته از مهمترین اجزاء در تعیین عملکرد بذر در این آزمایش بودند.
    کلیدواژگان: نخود سیاه، تنش خشکی، اجزاء عملکرد، رژیم آبیاری
  • عباس حسنی، رضا امید بیگی، حسین حیدری شریف آباد صفحه 65
    به منظور بررسی اثر تنش خشکی و شناسایی برخی از شاخص های مقاومت به آن در گیاه ریحان، یک آزمایش گلدانی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی، با چهار تیمار و چهار تکرار انجام گردید. تیمارهای آبیاری مورد استفاده جهت اعمال تنش کمبود آب عبارت بودند از: 100 درصد، 85 درصد، 70 درصد و 55 درصد ظرفیت مزرعه ای. این تیمارها از مرحله 6 تا 8 برگی شدن بوته ها شروع شده و مقادیر مختلف رطوبت خاک با توزین روزانه گلدانها و اضافه نمودن آب به آنها در حد ثابت نگه داشته می شد. در شروع گلدهی (حدود 5 هفته پس از شروع تیمارهای آبیاری) پتانسیل آب برگ، میزان نسبی آب (RWC) برگ، دمای برگ، مقادیر پرولین و قندهای محلول اندازه گیری شد. نتایج تجزیه های آماری نشان داد که اثر سطوح مختلف رطوبت خاک بر صفات اندازه گیری شده معنی دار است. با کاهش مقدار آب خاک، پتانسیل آب برگ و میزان نسبی آب برگ کاهش اما دمای برگ، میزان پرولین و قندهای محلول افزایش یافت. نتایج این تحقیق نشان داد که گیاه ریحان به هنگام مواجه با شرایط خشکی، با بستن روزنه ها و افزایش انباشت پرولین و قندهای محلول (تنظیم اسمزی) واکنش نشان می دهد.
    کلیدواژگان: ریحان، تنش خشکی، روابط آبی، پرولین، قندهای محلول
  • فرشید اکرم قادری، افشین سلطانی، جواد رضایی صفحه 75
    شرایط محیطی حاکم در یک منطقه خاص تعیین کننده تولید پنبه در آن منطقه هستند. آزمایشی در ایستگاه تحقیقات پنبه هاشم آباد گرگان در سال 1379 به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی به منظور تعیین اثرات شرایط محیطی بر ریزش گل و قوزه در پنبه صورت گرفت. به منظور بررسی تاثیر شرایط محیطی متفاوت در طی دوره گلدهی و قوزه دهی پنبه از تاریخ کاشت های مختلف استفاده شد، که 4 تاریخ کاشت (4 و 19 اردیبهشت و 4 و 19 خرداد) به عنوان فاکتور اصلی و سه رقم پنبه (ساحل، سای اکرا324 و دلتاپاین) به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شد. درصد ریزش گل و قوزه در کلیه ارقام با تاخیر در کاشت به صورت خطی افزایش یافت. بین ریزش گل و قوزه و عملکرد در کلیه ارقام رابطه خطی وجود داشت. با افزایش ریزش گل و قوزه، عملکرد به صورت خطی کاهش یافت. میزان کاهش در بین ارقام متفاوت بود که شیب کاهش عملکرد رقم سای اکرا 324 نسبت به دو رقم دیگر کمتر بود. میزان افزایش ریزش گل و قوزه در رقم ساحل دو برابردو رقم دیگر بود. ریزش گل و قوزه با دمای متوسط روزانه، تعداد روزها با دمای بیشتر از 30 و 35درجه سانتی گراد همبستگی مثبت و معنی دار و با سرعت باد و رطوبت نسبی همبستگی منفی نشان داد. به عبارت دیگر، با افزایش دما میزان ریزش گل و قوزه افزایش و با افزایش سرعت باد و رطوبت نسبی میزان ریزش گل و قوزه کاهش یافت. با توجه به همبستگی مثبت و بالای دما با ریزش و همبستگی منفی سرعت باد و رطوبت نسبی با این صفت، نتیجه گیری شد که عامل مهم محیطی در ریزش گل و قوزه پنبه، دماست و تاثیر سایر عوامل به صورت غیرمستقیم از طریق دما اعمال می شود. بررسی احتمال وقوع دماهای بالاتر از 30 و 35 درجه سانتی گراد نشان داد که احتمال وقوع این دماها در تیر و به ویژه در مرداد زیاد است، بنابراین پیشنهاد می شود که کشت پنبه دراین منطقه در اولین فرصت در صورت مساعد بودن شرایط آب و هوایی و آماده بودن زمین در فروردین ماه صورت گیرد تا مراحل زایشی گیاه با دماهای بالای مرداد ماه مواجه نشود.
    کلیدواژگان: پنبه، شرایط جوی، رقم، ریزش گل و قوزه
  • فرشید کشیری، ناصر لطیفی، محسن قاسمی صفحه 85
    به منظور بررسی اثرات سه آرایش کاشت مستطیل (40×60)، مربع (20×20) و لوزی (20×20) بر رشد گلرنگ، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان با استفاده از لاین شماره 10، رقم داراب 295، اراک 2811و زرقان 279 اجرا گردید. نتایج تجزیه رشد نشان داد که روند تغییرات در رابطه با درجه روز رشد در موضوع وزن خشک کل، سرعت رشد محصول، سرعت رشد نسبی، شاخص سطح برگ و سرعت جذب خالص در تمام آرایش های کاشت و ارقام مشابه بود. به عنوان مثال، شاخص سطح برگ در تمام تیمارها با افزایش درجه روز رشد ابتدا افزایش و سپس کاهش یافت. رقم اراک 2811 در مقایسه با سایر ارقام دارای بیشترین وزن خشک کل و سرعت رشد محصول بود ولی دارای کمترین سرعت جذب خالص بود. سرعت رشد نسبی در آرایش کاشت مستطیل کمتر از دو آرایش کاشت دیگر بود. مقادیر سرعت جذب خالص آرایش مستطیل حدودا بعد از 900 درجه روز رشد کمترین بود. آزمایش نشان داد که عملکرد دانه تحت تاثیر آرایش کاشت و ارقام قرار گرفته است. رقم اراک به طور معنی داری بیشترین عملکرد دانه (3746 کیلوگرم در هکتار) را داشت. آرایش کاشت های متساوی الفاصله (مربع و لوزی) نیز بالاترین عملکرد دانه را به دست آورد.
    کلیدواژگان: گلرنگ، آرایش کاشت، روند رشد، عملکرد
  • منوچهر قلی پور، فرخ رحیم زاده خویی، کاظم قاسمی، محمد مقدم صفحه 97
    به منظور مقایسه واکنشهای ارقام تیپ دسی و کابلی نخود به شوری در مرحله هتروتروف، در سال 1379، آزمایشی در گلخانه دانشگاه تبریز انجام شد. در این بررسی، 40 بذر از هر یک از ارقام جم، هاشم (کابلی)، کاکا و پیروز(دسی) انتخاب و به مدت 8 روز در گلدانهای حاوی خاک با شوری های 0.9 (شاهد)، 2.6 و 4.9 دسی زیمنس بر متر رویانده شدند. فاکتورهای آزمایش شامل ارقام و سطوح شوری بودند که به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی ترکیب شدند. در این بررسی، صفات درصد آب، غلظت سدیم، پتاسیم، کلسیم و نسبت پتاسیم به سدیم در ریشه چه و ساقه چه، و وزن خشک گیاهچه مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در سطح دوم شوری، ارقام تیپ کابلی در مقایسه با ارقام تیپ دیگر از غلظت پتاسیم و کلسیم کمتر و همچنین نسبت K/Na و وزن خشک گیاهچه پایین تر و در مقابل، از غلظت بیشتر سدیم در ریشه چه و ساقه چه برخوردار بودند. براساس وزن خشک گیاهچه، ارقام تیپ دسی نسبت به دو رقم تیپ دیگر تحمل شوری بالاتری را نشان دادند که لازم است بیشتر مورد توجه متخصصان اصلاح نباتات قرار گیرد. برخلاف شرایط تنش، در شرایط فاقد تنش، بیشتر بودن غلظت پتاسیم و کلسیم در ریشه چه و یا ساقه چه نمی تواند معیار برتری ارقام مورد بررسی در نظر گرفته شود، زیرا بین این صفات با وزن خشک گیاهچه رابطه معنی داری بدست نیامد. در تجزیه کلاستر ارقام بر اساس 11 صفت در وضعیت وجود تنش شدید شوری، دو کلاستر حاصل شد. در کلاستر اول، ارقام تیپ دسی و در کلاستر دوم ارقام تیپ دیگر قرار داشتند. در وضعیت عدم وجود تنش شوری، ارقام تیپ کابلی، کاکا و پیروز سه کلاستر جداگانه را به خود اختصاص دادند. به لحاظ وجود رابطه مثبت و معنی دار بین وزن خشک گیاهچه و غلظت عناصر پتاسیم و کلسیم در شرایط تنش شدید شوری، به نظر می رسد که شاید بتوان از این صفات به عنوان شاخص های گزینش ارقام متحمل به شوری استفاده نمود. شایان ذکر است که برای حصول اطمینان از این امر لازم است که در آزمایشات تکمیلی، وراثت پذیری این صفات نیز تعیین گردد.
    کلیدواژگان: نخود، شوری، Ca، Na، K
  • عبدالغفار تخله، یوسف روزبهان، کامران رضا یزدی صفحه 109
    این تحقیق با استفاده از 20 راس بز نر رائینی بالغ 2.5-2 ساله با وزن اولیه 2.5 30 کیلوگرم به مدت 84 روز انجام گردید. بزها در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 4 جیره آزمایشی و 5 تکرار در هر جیره تغذیه شدند. مقدار پروتئین غیرقابل تجزیه در جیره های 1(جیره پایه)، 2، 3 و 4 به ترتیب 2.75، 4.86، 5.91 و 6.97 درصد در ماده خشک بود. مقدار انرژی قابل سوخت و ساز در تمام جیره ها در حدود 10.04 مگاژول در کیلوگرم ماده خشک بود. جیره غذایی دامها با استفاده از جدولهای استاندارد غذایی (1998) AFRC متوازن شدند. در ابتدا و انتهای دوره آزمایش الیاف بدن چیده شد. همچنین یک نمونه الیاف از ناحیه پهلوی سمت چپ بزها برای اندازه گیری خصوصیات کمی و کیفی الیاف برداشت شد. نتایج به دست آمده نشان داد که وزن بیده ناشسته بزهای تغذیه شده با جیره های مختلف آزمایشی به ترتیب 311.4، 300.6، 302.6 و 280.6 گرم، وزن بیده شسته شده 221.4، 218.6، 235.1 و 215.4 گرم، مقدار کرک شسته شده 131.3، 110.8، 121.7 و 111.8 گرم، طول کرک 22.9، 20.5، 20.1 و 21.5 میلی متر و قطر کرک آنها 18.7، 18.6، 18.6 و 18.9 میکرون بود که اختلاف بین میانگین ها در هر کدام از صفات فوق معنی دار نبود. بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده افزایش سطح پروتئین غیر قابل تجزیه بیشتر از مقادیر توصیه شده در جدولهای استاندارد غذایی (1998) AFRC تاثیر معنی داری بر خصوصیات کمی و کیفی الیاف تولیدی بزهای نر رائینی ندارد.
    کلیدواژگان: پروتئین غیر قابل تجزیه، خصوصیات الیاف، بز نر رائینی
  • منابع طبیعی
  • افشین قلیچی، شهربانو عریان، محمدرضا احمدی، رضوان الله کاظمی، علی حلاجیان صفحه 115
    طی یک دوره شش ماهه (از مرداد تا دی ماه سال 1380) مراحل رسیدگی تخمدان ماهی کفال خاکستری (دوره تکامل تخمدان) در استخرهای پرورشی جنوب شرق دریای خزر (گمیشان) از نظر بافت شناسی مورد بررسی قرار گرفت و تغییرات بافتی در طی روند تکامل تخمدان بررسی گردید. در این تحقیق مراحل مختلف تکامل اووسیت ها (تغییرات هسته و قطر تخمک و چگونگی ایجاد وزیکولهای زرده، دانه های زرده و قطرات چربی) بررسی شد. نتایج حاصله نشان داد که مرحله اول و دوم رشد تخمدان در مرداد و اوایل شهریور، مرحله سوم در شهریور و مرحله چهارم در مهر و آبان صورت می گیرد. بنابراین از آبان ماه می توان مولدین را جهت رسیدگی نهایی، تحت القاء هورمونی قرار داد.
    کلیدواژگان: کفال خاکستری، رسیدگی تخمدان، بافت شناسی، گمیشان
  • قربان دردی تکه، سید غلامعلی جلالی، سید محسن حسینی، مسعود طبری صفحه 125
    با توجه به اینکه استقرار مطلوب زادآوری طبیعی هدف شیوه های جنگل شناسی تک گزینی می باشد، بررسی نقش شیوه های جنگل شناسی تک گزینی درختی و گروهی بر کمیت و کیفیت زادآوری، در چهار پارسل سری یک جنگل شصت کلاته گرگان انجام شد (شیوه ها ده سال پیش به اجرا درآمد). ابتدا تعداد 80 قطعه نمونه دایره ای (1000متر مربعی) با استفاده از روش سیستماتیک تصادفی انتخاب گردید. سپس در داخل هر قطعه نمونه تعداد 9 میکروپلات (3×3 متر) پیاده شد. (در مجموع 720میکروپلات). در آخرین مرحله، شمارش تعداد نهال ها، اندازه گیری ارتفاع نهال ها و سنجش سلامتی آنها در داخل هر میکروپلات انجام گرفت. نتایج تجزیه واریانس یک طرفه، مقایسه چندگانه آزمون توکی و آزمون کای اسکوئر مربوط به پارامترهای مورد اندازه گیری آشکار کرد که بین میانگین فراوانی نهال ها، میانگین فراوانی نونهال ها و نهال های گونه ممرز، بین درصد سالم، درصد شاداب، درصد متقارن و درصد قائم نهال ها در دو شیوه در سطح 5 درصد اختلاف معنی داری وجود دارد. لذا در حصول زادآوری طبیعی، کمیت و کیفیت نهال های مستقر شده شیوه جنگل شناسی تک گزینی درختی نسبت به شیوه جنگل شناسی تک گزینی گروهی بهینه است. چون در برشگاه های بزرگتر، توده از حالت کلیماکس خود خارج شده و در نتیجه درصد استقرار زادآوری گونه های اصلی کاهش می یابد. بنابراین با توجه به نتایج مطلوب شیوه جنگل شناسی تک گزینی درختی توصیه می شود که جزء دستورالعمل تهیه طرح های جنگلداری قرار گیرد.
    کلیدواژگان: زادآوری طبیعی، شیوه تک گزینی درختی، شیوه تک گزینی گروهی
  • علی تیمورزاده، مسلم اکبری نیا، سیدمحسن حسینی، مسعود طبری صفحه 135
    این مطالعه به منظور تعیین پوشش گیاهی در ارتفاعات بین 1350 تا 1500 متری از سطح دریا در جنگلهای شرق اردبیل انجام گرفت. برای این منظور نمونه برداری به روش تصادفی سیستماتیک و با شدت 1.3 درصد به روش براون بلانکه انجام شد. تعداد کل پلاتهای نمونه برداری 65 عدد بود، براساس مطالعه پوشش گیاهی در منطقه 136 گونه گیاهی تشخیص داده شد که 131 گونه به ماگنولیوفیت (109 گونه دو لپه ای و 22 گونه تک لپه ای)، 4 گونه به پولی پودیوفیت (سرخسها) و 1 گونه به بریوفیت (خزه) تعلق دارند، و نیز تعداد 8 گونه چه درخت 22 گونه درختچه ای و 101 گونه علفی وجود دارد. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که ارتفاع از سطح دریا در تنوع و تراکم پوشش گیاهی در دو جامعه فندق بلوط و فندق کرب تاثیر دارد. شیب و جهت، در تغییر پوشش گیاهی نقش مهمی دارند. در منطقه مورد مطالعه سه جامعه گیاهی نیز تشخیص داده شد. جامعه فندق بلوط (Querceto-coryletum) که این جامعه در ارتفاع 1460-1380 متر از سطح دریا، در شیبهای متفاوت بین 35-5 درصد، اغلب در جهات جنوبی و جنوب غربی، بر روی خاکهای لوم سیلتی و با درصد پوشش کل 100-75 درصد قرار دارد. جامعه فندق راش (Fageto-coryletum) که این جامعه در ارتفاع 1500-1370 متر از سطح دریا، در شیبهای متفاوت بین 60-10 درصد، اغلب در جهات شمالی و شمال غربی، بر روی خاکهای لوم سیلتی و با درصد پوشش کل 100-80 درصد قرار دارد. جامعه فندق کرب (Acero-coryletum) که این جامعه هم در ارتفاع 1500-1440 متر از سطح دریا، در شیبهای پایین بین 15-2 درصد، در جهت جنوبی، بر روی خاکهای لوم سیلتی و با درصد پوشش کلی 100-75 درصد قراردارد. در مجموع نتیجه گیری شد که در این منطقه جهت، شیب و ارتفاع از سطح دریا در تعیین جوامع گیاهی نقش اساسی دارند.
    کلیدواژگان: جنگل، جامعه گیاهی، اردبیل
  • اصغر امیداور، صبرینه محسنی توکلی صفحه 147
    در این تحقیق، زمان تثبیت ماده حفاظتی سلکور در دماهای 10،20 و 30 درجه سانتی گراد در چوب برون و چوب درون گونه تبریزی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. نمونه های آزمونی 2×2×2 سانتی متری چوب با میانگین رطوبت 14 درصد با محلول حفاظتی سلکور 2 درصد اشباع شد. در طول زمان از نمونه های موجود در دماهای اشاره شده عصاره گیری و غلظت کروم شش ظرفیتی موجود در محلول با استفاده از روش دی فنیل کربازید و اسپکتروفتومتری اندازه گیری شد. این عمل در سه تیمار حرارتی مذکور تا رسیدن به تثبیت 99.8 درصد ادامه یافت. نتایج نشان داد که اولا دما نقشی مؤثر در سرعت تثبیت کروم دارد، ثانیا چوب برون و چوب درون دارای عملکرد متفاوتی هستند. به طور کلی، تثبیت در چوب درون دیرتر از چوب برون صورت گرفت. سریع ترین تثبیت در دمای 30 درجه سانتی گراد به دست آمد. این تثبیت برای چوب برون 460ساعت (19روز) و برای چوب درون 1132 ساعت (47روز) طول کشید.
    کلیدواژگان: تثبیت، محلول حفاظتی سلکور، چوب برون، چوب درون، اشباع چوب، دی فنیل کربازید
  • ابوالفضل مساعدی، محسن توکلی صفحه 153
    سیل یکی از پدیده هایی است که می تواند همه ساله خسارت های جانی و مالی فراوانی را پدید آورد. استان گلستان نیز همه ساله شاهد وقوع سیلهایی در رودخانه های اترک و گرگانرود و زیر حوزه های آنها می باشد. در برنامه های مقابله با سیل، پیشگیری های غیر سازه ای، از جمله پهنه بندی خطرسیل، از توجیه اقتصادی بیشتری برخوردار هستند. بررسی مناسب ترین روش تعیین ضریب مانینگ برای بخشی از محدوده رودخانه اترک و شناسایی عوامل مؤثر بر سطح سیل گیری همان بخش از اهداف این تحقیق می باشند. پس از تعیین مناسب ترین توزیع آماری در مورد آمار دبی حداکثر لحظه ای سالانه در ایستگاه هیدرومتری محدوده مورد مطالعه، دبی حداکثر لحظه ای در دوره های بازگشت مختلف (2 تا200ساله) محاسبه شد. محدوده مورد تحقیق براساس خصوصیات مورفولوژیکی و هیدرولیکی به تعدادی بازه تقسیم شده و پلان رودخانه و نیمرخ های طولی و عرضی رودخانه و مقاطع برداشت شدند. مقادیر ضریب مانینگ در هر بازه به روش های چاو، کاون و سازمان مدیریت و برنامه ریزی تعیین شد که روش چاو در مقایسه با سایر روش ها دارای کمترین خطا در تعیین ضریب مانینگ تشخیص داده شده است. با به کارگیری این روش و با استفاده از نرم افزار HEC-RAS، تراز سطح آب در هر مقطع محاسبه و نیمرخ طولی سطح آب در رودخانه ترسیم شد. آنگاه، پهنه های خطر سیل برای دوره های بازگشت بیان شده ترسیم و مساحت اراضی سیل گیر محاسبه شد. نتایج نشان می دهند که سیلهای با دوره بازگشت بسیار کوتاه (2ساله و 5ساله) نیز اراضی زراعی را تحت تاثیر قرار می دهند. از علل خطر سیل گیری زیاد اراضی اطراف رودخانه، شیب بسیار کم رودخانه (حتی کمتر از 0.0005) و رویش درختچه های نسبتا متراکم و گزهای بلند (حتی در مواردی به ارتفاع بیش از یک متر) در رودخانه می باشد. همچنین در حالی که برای سیل با دوره های بازگشت کوتاه تر از 100 سال، خطر سیل گیری مناطق مسکونی وجود ندارد، اما با توجه به وضعیت زمین شناسی منطقه (وجود اراضی لسی و با قابلیت فرسایش پذیری زیاد) خطر نفوذ آب و تخریب ابنیه وجود دارد.
    کلیدواژگان: پهنه بندی سیل، HEC-RAS، ضریب مانینگ، نیمرخ سطح آب، مراوه
  • کریم سلیمانی، عبدالرضا یوسفی، قادیر قلی کوچک نژاد صفحه 161
    برآورد دبی های حداکثر لحظه ای در زیر حوضه های فاقد آمار از اهمیت زیادی برخوردار است. استفاده از مدل منطقه ای یکی از روش هایی است که در آن دبی حداکثر لحظه ای بصورت تابعی از مساحت حوضه تعریف می شود ولی انتظار می رود شدت سیل تابعی از سایر پارامترهای فیزیوگرافیک و اقلیمی نظیر ضریب شکل، بارندگی متوسط حوضه و... باشد. هدف از تحقیق حاضر یافتن مناسب ترین مدل برای تخمین دبی های حداکثر لحظه ای با دوره های بازگشت مختلف در زیر حوضه های گرگانرود می باشد. با بررسی ایستگاه های هیدرومتری حوضه مورد مطالعه20 ایستگاه انتخاب گردیده و در حوضه های ایستگاه های مزبور، 13 عامل فیزیوگرافیک و اقلیمی استخراج شده است. سپس با استفاده از تجزیه و تحلیل عاملی، پنج عامل مهم انتخاب گردیده که در مجموع 93.9 درصد واریانس تغییرات در داده های اصلی را نشان می دهند. با استفاده از دو عامل مساحت و تراکم زهکشی، مناطق همگن هیدرولوژیکی مطابق تحلیل خوشه ایمشخص گردیده اند. با بکارگیری روش رگرسیون چند متغیره و پنج عامل منتخب، مدلهای برآورد دبی با دوره های بازگشت مختلف در دو حالت ارائه گردید که در حالت اول برای کل منطقه بدون در نظر گرفتن مناطق همگن و در حالت دوم مدلها در مناطقی با شرایط همگن در نظر گرفته شد و در نهایت نتایج به دست آمده از دو نوع مدل مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. بطوریکه در سه گروه همگن بترتیب 5 زیرحوضه با R2 برابر یک و MSD برابر صفر مدل قابل قبول نبوده، در گروه همگن دوم با 10 زیر حوضه اگر چه با توزیع F و سطح اطمینان معنی داری بوده ولی مقدار2 R پایین تری رانشان می دهد و بالاخره در گروه همگن سوم مانند گروه همگن 1 برای 5 زیر حوضه با وجود R 2 برابر یک در توزیع F معنی دار نبوده است. در استفاده از این مدل ها با توجه به ضریب تبیین و آزمون F برای کل حوضه مناسب به نظر آمده، لذا برای دوره بازگشت های 2، 3، 5 و 10 ساله با تاکید بر تاثیر عامل مساحت بر میزان دبی حداکثر لحظه ای با نتایج دیگر محققان مطابقت دارد. در دوره های بازگشت 25،50 و 100 ساله علاوه بر مساحت، ارتفاع متوسط حوضه نیز به عنوان عامل مهمی در میزان دبی های حداکثر لحظه ای مورد توجه قرار گرفته است که با نتایج مطالعات در دیگر حوضه های جهان مطابقت دارد.
    کلیدواژگان: دبی حداکثر لحظه ای، مدل منطقه ای سیل، آزمون همگنی و حوضه گرگانرود
  • صلاح کوچک زاده، عاطفه پرورش ریزی صفحه 175
    جریان در مقطع لبریز مجاری روباز، یک جریان خودواسنجی شده است؛ به طوری که می توان با اندازه گیری عمق، مقدار بده خروجی از مقطع راتعیین کرد. این موضوع در جریان هایی که بده در طول کانال ثابت است، برای مجاری با هندسه مقطع مختلف و رژیم جریان زیربحرانی یا فوق بحرانی، مورد مطالعه گسترده قرار گرفته است. اما در مورد رابطه بده و عمق لبریزی در مجاری با جریان متغیر مکانی تاکنون مطلبی منتشر نشده است. در مقایسه با جریان با بده ثابت، ارائه مدل تحلیلی برای یافتن رابطه بده و عمق لبریزی در این نوع جریان، به دلیل نامشخص بودن برخی از عوامل موثر، مانند شکل توزیع فشار در طول کانال دشوار است. در این تحقیق، با ایجاد یک مجموعه آزمایشگاهی، این رابطه در جریان متغیر مکانی با افزایش بده برای مقطع دایره ای شکل مورد بررسی قرار گرفته است. برای شیب های ملایم و مقطع دایره ای با قطرهای متفاوت، نتایج آزمایشگاهی نشان داد که اعماق لبریزی اندازه گیری شده، ye و بحرانی محاسبه شده، yc، در این نوع جریان به هم نزدیکتر هستند تا در جریان با بده ثابت. این در حالی است که نتیجه اندازه گیری ها همچنان توزیع غیر هیدروستاتیک فشار در مقطع لبریزی را تایید می کند. بر اساس نتیجه بدست آمده که به ویژگی جریان متغیر مکانی باز می گردد، می توان ارتباط بین بده اندازه گیری شده و بده محاسبه شده را تحلیل کرد. بر این مبنا، معادله ای برای برآورد عمق بحرانی به کمک عمق لبریزی پیشنهاد گردید که به وسیله آن امکان تعیین بده با دقت مطلوب میسر شد.
    کلیدواژگان: نسبت لبریزی، جریان متغیر مکانی، اندازه گیری بده، جریان زیر بحرانی، توزیع فشار
|
  • M. H. Ghorbani., E. Zeinali., A. Soltani, S. Galeshi Page 5
    Effect of salinity stress, with four levels 1.7, 4.7, 8.7, and 14.5 dSm-1, on growth and yield of Zagros and Tajan wheat cultivars were evaluated. A factorial experiment was conducted using a randomized complete block design with three replicates. Vegetative and reproductive variables were measured at anthesis and maturity. Leaf area and dry weight and total plant dry weight at anthesis decreased at 8.7 dSm-1 salinity, but the decrease was not significant for Tajan. Salinity treatments of 8.7 and 14.5 dSm-1 caused significant decrease in stem number, stem and leaf dry weight, spike number and weight and total dry weight, but differences between salinities of 1.7 and 4.7 dSm-1 were not significantly different. Seed dry weights of both cultivars were significantly decreased only by salinity of 14.5 dSm-1. Seed number per spikelet of Tajan increased by increasing salinity, but in Zagros the greatest seed number per spikelet was observed at 4.7 dSm-1. Salinity had no effect on harvest index of both cultivars, but increased in Tagen and decreased in Zagros. Salinity of 8.7 and 14.5 dSm-1 significantly decreased Zagros grain yield in comparison to salinity of 1.7 dSm-1. However, Zagros over-yielded 46% compared to Tagen in salinities of 4.7, 8.7 and 14.5 dSm-1.
  • A.R. Kiani, M. Kalateh Arabi Page 35
    The effect of irrigation water quality on the yields of barley was studied in a silty soil. This study was carried out in Woshmgir dam in Golestan province, in 1988 - 1999. The experiment included three salinity levels treatments, I1, I2 and I3 with. 76, 5 and 10 dS/m respectively, which is mixed from non-saline (fresh) and saline (drainage) water. The other factors were imposed with 8 different genotypes of barley. The design of experiment was strip plot with 4 replications. The results showed that the yield of genotypes was decreased due to apply of saline water, but the grain yield of different genotypes was considerable, except one genotype. The average maximum grain yield was obtained at treatment I1 (4288 kg/ha). The lowest grain yield was obtained at treatment I3 (3859 kg/ha).The analysis of soil samples during 2 years indicated that application of saline water (10 dS/m) increased the soil saturation paste extract (ECe) from 1.4 to 5.3 dS/m in the surface layer (0-30 cm) and from 2.4 to 3 dS/m in the subsurface layer (30-60 cm).
  • F. Omati, A. Sharifi-Tehrani, M. Mohammadi, G.A. Hedjaroud, J.Zad Page 45
    The causal organism was isolated from rotted crown of pepper and was identified as Phytophthora capsici. In this study, 151 bacterial isolates were collected from various plant rhizospheres, 37 isolates belonging to fluorescent Pseudomonads and gramp ositive bacteria showed antagonistic effect on P. capsiciamong these antagonists, six were studied for their inhibitory effect against pepper damping–off. Baesd on biochemical, physiological and morphological tests, isolates D and 1083 were as Bacillus subtilis. The isolates 1083 and D produced antibiotic as well as volatile metabolites that inhibited mycelial growth of P. capsici in vitro. Isolates 1083 on king B medium produced siderophore, while isolate D did not produce siderophor at different FeCl3 concentrations. B. subtilis isolates prevented the mycelial growth through antibiotic and volatile metabolite Production. Among antagonistic isolates, only D and 1083 could produce hydrogen cyanid.
  • Mohammad Reza Chaichi, Mina Rostamza, Kamal Sadat Esmaeilan Page 55
    To evaluate the generative growth responses to drought stress, five chickpea lines (accession numbers of 4488, 4283, 4348, 5132 and 5436 selected as promising lines among available 362 lines in collection through previous experiments) were treated by different irrigation gradient systems during generative growth stage. The irrigation gradient treatments were: 5, 10, 15 and 20 percent of reduced water supplies compared to control (moisture kept at field capacity level) at two-week intervals, from flowering commencement to physiological maturity stages. The treatments were arranged in split plots and were compared in a Complete Block Design with four replications. Irrigation gradients were assigned to main plots and chickpea lines to subplots. Chickpea lines showed different reactions to irrigation gradient. Accessions No. 4283 and 4488 produced the most biomass and seed yield (respectively) averaged over all irrigation treatments. Accession No. 4283 showed a severe reaction to irrigation gradient compared to other accessions, while accession No. 4488 was more stable in biomass and seed production across all irrigation gradients. Pod and seed numbers per plant were the most important components contributing to seed yield.
  • A. Hassani, R. Omidbagi, H. Heidari Sharif Abad Page 65
    A pot experiment in randomized complete blocks design with four treatments in four replications was conducted to study the effect of drought stress and determination of some drought resistance indices in basil (Ocimum basilicum). The irrigation treatments for induction of drought stress were: 100%, 85%, 70% and 55% of field capacity. When the plants had reached the 6 to 8 true-leaf stage, the treatments were imposed and different levels of soil water content were kept at constant level by daily weighting and watering of pots. Leaf water potential, relative water content (RWC), leaf temperature, proline and soluble sugars concentration were measured at flowering stage (5 weeks after irrigation treatments were imposed). According to the results of statistical analysis, different levels of soil water content had significant effect on measured characteristics. As the soil water content decreased, leaf water potential and RWC decreased but leaf temperature, proline and soluble sugars concentration increased. The results of this study showed that basil plant could be able to tolerance the water deficit conditions by stomatal closure and increasing of proline and soluble sugars accumulation (osmotic adjustment).
  • F. Akram Ghaderi, A. Soltani, J. Rezai Page 75
    Environmental conditions determine productivity of cotton at a given location. An experiment was conducted at Hashem-Abad Cotton Research Station, Gorgan during 2000 under irrigation condition. The objective of the study was to determine the effect of weather conditions on cotton flower and boll retention. To create different weather conditions during flowering and bolling period, different sowing dates were used. Experimental design was a split plot consisting 4 sowing date (24 April, 9 and 25 May and 9 June) as main factor and 3 cotton cultivars (Sahel, Siokra324 and Deltapine) as sub-factor. The percentage of flower and boll shedding linearly increased with delay in sowing date in all the cultivars. An inverse linear relationship was observed between flower and boll shedding and yield for all cultivars. Cultivars showed different slope for the relationship and Siokra324 showed the lowest yield reduction as a function of the shedding. Shedding percentage in Sahel was twice greater than the other cultivars. Significant, positive correlations were found between shedding and mean air temperature and the number of hot days (maximum temperature greater than 30-350C), but negative, significant correlations were observed for wind speed and relative humidity. Thus, it was concluded that the most important factor is temperature and the effect of other factors (solar radiation, wind speed and relative humidity) is indirect via temperature. The evaluation of the probability of occurrence of hot days showed a high probability of these days during July and especially August. Therefore, it can be recommended that the cotton crops in Gorgan should be sown at first opportunity in spring during April, in order to avoid from high temperature at flowering and bolling stages during August.
  • M. Kashiri, N. Latifi, M. Ghasemi Page 85
    In order to study the effects of three plant arrangements (Rectangle 40*40, Square20*20 and diamond 20*20) on growth of safflower, a field experiment was conducted in the experimental farm of University of Agricultural and Natural Resources in Gorgan, Iran, using the line NO10, Darab295, Arak2811 and Zarghan cultivars. The results of the growth analysis revealed that the trend of changes with GDD in the TDM, CGR, RGR, LAI and NAR was similar for the all plant arrangements and under study cultivars. For example, the LAI increased, but subsequently decreased with increasing GDD in the all treatments. The cultivar of Arak2811 possessed higher TDM, CGR, but lower NAR when compared with the other cultivars. The RGR in the rectangle arrangement was lower than in the other two arrangements. After about 900 GDD, the values of the NAR for the rectangle arrangement were to lowest. It was found that the seed yield was under the influence of plant arrangement and the cultivars.Araak2811, significantly, had the highest seed yield (3746 kg/h). Plant arrangement of equal distances between and within plant (rectangle and square) had the highest seed yield.
  • M. Gholipoor, F. Rahimzadeh-Khoii, K. Ghasemi, M. Moghaddam Page 97
    In order to compare the desi and kabuli types of chickpea cultivars in respect of responses to salinity at heterotrophic stage, a greenhouse pot experiment was conducted in the university of Tabriz, on 1379. In this experiment, 40 seeds of Jam, Hashem (kabuli type), Pirooz and Kaka (desi type) cultivars were grown in pots containing soils with 0.9 (control), 2.6 and 4.9 dSm-1 salinity. The results revealed that at second salt level, the kabuli type cultivars possessed lower K and Ca concentrations, K/Na ratio and seedling dry weight (SDW), respectively, but higher Na concentration in the radicle and plomule, when compared with the desi type cultivars. According to SDW, the desi type cultivars showed more salt tolerance than other type, that should be more considered by breeders. In spite of high salt condition, at control, the higher concentrations of some elements in radicle and plomule could not be considered as productivity indices, because the relations of these attributes with SDW were statistically negligible. The grouping of cultivars by cluster analysis with respect to eleven attributes at higher salt intensity yielded two clusters. The first cluster consisted of the desi type cultivars and second one of the kabuli type cultivars. At control, the kabuli type cultivars, Kaka and Pirooz possessed three different clusters. Considering significant positive relation between SDW and concentration of K and Ca at high salt level, it seems that K and Ca could be used as selection indices for screening of more tolerant cultivars at seedling stage. For confirmation of these indices, heritability of these attributes should be evaluated in further studies.
  • A. Takhleh, Y. Rouzbeha, K. Rezayazdi Page 109
    Twenty mature Raeini male goat at the age of 2-2.5 years with body weight of 30+-2.5 kg were used to assess the effects of different levels of undegradable protein on the fiber characteristics of this breed. the duration of this trial was 84 days. Four levels of the undergradable protein (2.75, 4.86, 5.91 and 6.97%, DM basis) were used. The diets (n=5) were formulated according to AFRC (1998) in which the ME content of the all diets was similar (10.04 MJ/Kg DM). The cashmere of the animals was sheared at beginning and at the end of the trail. The quantity and the quality of the cashmere produced by animals fed the experimental diets were determined. The data were statistically analyzed using completely randomized design. Mean values for the results for the diets were as follow: unwashed fiber weight 311.4, 300.6, 302.6, 280.6 g; washed fiber weight 221.4, 218.6, 235.1, 215.4 g cashmere weight 131.3, 110.8, 121.7, 111.8 g; cashmere length 22.9, 20.5, 20.1, 21.5 mm. Cashmere diameter 18.6, 18.6, 18.6, 18.9 micron. There were no significant differences between the parameters measured in the animals offered the experimental diets. In conclusion, adding the ungedradable protein above the recommended level by AFRC (1998) had no influence on the fiber characteristic of Raeini goat.
  • A. Ghelichi, S.Oryan, M.R. Ahmadi, R.A. Kazemi, A. Halajian Page 115
    During 6 monthes (from August 2001 to January 2002) ovarian development stages were histologically studied in the rearing ponds of South Caspian Sea (Gomishan). The aim of this study was determining of hormonal inducing time for oocyte final maturing. Different stages of oocyte development (nucleus changes, oocyte diameter and forming of yolk vesicle, yolk granules and lipid droplets) were surveyed. According to the results, stage I, II, III and IV of ovary maturation occurred in July, August, September and October, respectively. From November fishes were ready for hormonal induction.
  • G. Takeh, S.G. Jalali, S. M. Hosseini, M.Tabari Page 125
    With regard to desired natural regeneration stablishment that it is the goal of selection systems. The role of tree and group selection silvicultural systems on the quantity and quality of natural regeneration was conducted at four parcels of district no. 1 in Dr. Bahramnia forest, Gorgan (the systems had been executed ten years ago). First, 80 circular sample plots (1000 square meter) has been selected by use of random systematic inventory. Then into the each plots nine micro-plots defined (3 by 3=9 square meter, total 720miro-plots). In the end, collecting of data by counting the seedlings number, height measurements and health evaluation has been done in the micro plots. The results of oneway analysis of variance, multiple ranges Tukey – HSD test and Chi- square test of seedlings showed that there is significanct difference in the level of 0/05 between mean of seedlings number, mean of carpinus seedlings number, percent of the health, shining, even and vertical seedlings in tree selection and group selection systems. So in the stablishment of natural regeneration the quantity and quality of natural regeneration in tree selection system is more desireable than group selection system. In the bigger cutting sites the stand comes out of his climax conditions and in the result it will reduce the stablishment percent of original species regeneration. With regard to the desireable results of tree selection system it is necessary to recommend that tree selection system should be write down in forest management plans descriptions.
  • A. Teymourzadeh, M. Akbariniya, S.M. Hosseini, M. Tabari Page 135
    A study was carried out to determine the vegetation at altitudes between 1350-1500 meters in Eastern Ardebil forests. Using Broun Blanquet’s Random-Systematic sampling method, necessary samples with an inter nsity of 1.3 percent were collected. The total number of the plots selected sampling was 65. The findings of the phytosociological study shows 136 plant species in the area of which 131 species are Magnolophyta (109 species are Dicotyledon and 22 species are Monocotyledon), 4 species of Polypodiophyta (Ferns), and one species of Bryophyta (Moss). Also there exist 8 species of trees, 22 species of shrub, and 101 herbal species. The results of the study show that altitudes have effect on the diversity and the density in two Associantion of Quercus-Coryletum and Acero-Coryletum Vegetation. However, the slope and the aspect of the selected plots play a significant role in determining the vegetative variation. Furthermore, the study also indicated 3 plant associations in the area as bellow. Quercus-Coryletum Association: Located at altitudes of 1380-1460 meters on different slopes of 5-35 percent, mostly in the southern and the south-western aspects on loam silty soils with coverage of 75-100 percent. Fageto-Coryletum Association: located at altitudes of 1370-1500 meters on different slopes of 10-60 percent, mostly in the norhthern and the norhth-western aspects on loam silty soils with coverage of 80-100 percent. Acero-Coryletum Association: located at altitudes of 1440-1500 meters on down slopes of 2-15 percent in the south aspects on loam silty soils with coverage of 75-100 percent.
  • S. Kouchakzadeh, A. Parvaresh Page 175
    Since the flow at free overfall is self-calibrated, it has been extensively studied and used for flow measurement by many researchers. Previous investigations were done for different channel geometry, super and subcritical regime, with no lateral inflow along the channel, i.e. there is no variation in the discharge along the channel length. This research was conducted to investigate the discharge-end depth relationship in circular pipes carrying spatially varied flow with increasing discharge. Comparison between manometer reading and direct end depth measurements confirmed the deviation of the pressure distribution from the hydrostatic one. At the brink, nonetheless the data indicated that the end depth ratio in such flow condition is closer to unity than that of constant discharge. Consequently, based on the compiled data a relationship was proposed, which facilitates discharge measurement with reasonable accuracy.